مطالب (132)
کفن تورین: معمای حل نشده تاریخ:
کفن تورین یک تکه پارچه کتان است که تصویر یک مرد در آن نقش بسته درحالی که به صلیب کشیده شده است. بیشتر کاتولیکها معتقدند این پارچه، کفن عیسی مسیح میباشد. این کفن هماکنون در کلیسای سنت جان در شهر تورین ایتالیا نگهداری میشود. با وجود بررسیهای زیاد هنوز هیچکس نتوانسته توضیح قابل قبولی بر چگونگی چاپ این تصویر ارائه دهد و تاکنون کسی قادر نبوده از روی آن کپی بردارد. آزمایشات رادیوکربن نشان میدهد که این تکه پارچه متعلق به قرون وسطی است. باستانشناسان معتقدند این پارچه در قرن چهارم هم وجود داشته، پارچه دیگری نیز موجود است که میگویند سر عیسیمسیح با آن پوشیده شده بود. پروفسور مارک گاسکین پژوهشگر اسپانیایی در سال ۱۹۹۹ در مورد ارتباط این دو پارچه با یکدیگر تحقیقات مفصل علمی انجام داد. این تحقیقات که بر پایه تاریخ، آسیبشناسی، تجزیه خون و لکههای روی پارچهها انجام گرفته بود، نشان میداد هر دو پارچه در دو زمان مجزا ولی نزدیک به هم سر یک نفر را پوشانده بودهاند.
اصول اصلی حفاری:
۱٫باید ابعاد محدوده حفاری را کمی بزرگتر از نقطه اصلی برای حفاری در نظر گرفت.
۲٫باید در حفاری وسایل حفاریتان کامل و از جنس و کیفیت مناسبی انتخاب شوند.
۳٫بایدشکل هندسی حفاری شما به شکل مربع یا مستطیل باشد.(خیلی مهم) هر چقدر عمق کار شما بالاتر باشد نقش این آیتم مهمتر می شود.
۴٫بایدقبل از اقدام به حفاری محلی
که باید خاکها ریخته شوند را مشخص کنید فاصله خاکهایی که از محل حفاری بدست می آید تا نقطه اصلی باید حداقل ۲ متر باشد.
۵٫باید قبل و بعد از حفاری از منطقه حفاری عکس و فیلم تهیه نمود.
۶٫باید چهار طرف منطقه حفاری را به وسیله نخ و ریسمان به صورت یک قاب محصور در بیاورید.
۷٫نباید با عجله اقدام به حفاری نمود باید با حوصله بعد از اینکه مقداری زمین را حفر کردید کمی صبر نموده زمین را تمیز کنید تا مشخص شود آیا لایه های خاک تغییر می کنند و یا مکان حفاری شما اشتباه است.
روستایی درایران که تمام مردم آن نابینا هستند:
روستای چهاربرج ، اسفراین
محصول این روستا غلات، پنبه، زیره و انواع میوهاست. شغل اهالی زراعت و دامداری است.شایعه آلوده بودن آب روستای چهاربرج بار اضافه ای را روی دوش اهالی آن گذاشته است؛ به همین خاطر اهالی سختی های زیادی را تحمل می کنند.درباره علت شیوع نابینایی بین اهالی روستا نظرهای متفاوتی وجود دارد.
بعضی از ساکنان چهاربرج ادعا می کنند عاملی که باعث نابینا شدن اهالی این روستا می شود، روی حیواناتی مثل گاو، گوسفند و سگ هم تأثیر گذاشته و باعث نابینا شدن آنها شده است.
محمد یکی از ساکنان چهاربرج درباره علت نابینایی تعدادی از اهالی روستایشان می گوید: «۳۴ سال است که در این روستا زندگی می کنم به نظر من آلودگی خاک و آب باعث این بیماری شده است. این مشکل نمی تواند به ازدواج های فامیلی ربط داشته باشد زیرا افرادی در روستا وجود دارند که هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند اما فرزندانشان نابینا به دنیا آمده اند. علاوه بر این در روستای ما حیوانات هم نابینا متولد شده اند.
کتیبه ی میمند می گوید: ایران به دوران شکوهش باز خواهد گشت:
ترجمه کتیبه میمند مضمونی این چنین دارد که: “روزی که کوه ها شکاف بردارند، افسانه های میمند به حقیقت میپیوندد و گنجینههای میمند پدیدار خواهند شد. اما تنها یکنفر به آن دست مییابد و او کسی است که از سوی خورشید میآید.
این ترجمه باعث قوی شدن افسانه معروف میمند شده است که میگویند: ایران بالاخره به دوران شکوه و جلالش باز خواهد گشت و خاستگاه آن میمند خواهد بود.هنوز انگیزه اصلی مردم میمند که آنها را اولین قوم سکونت گزیده در فلات ایران میدانند، از ساختن این خانهها در کوه مشخص نیست.
اما این احتمال که این ساختمانها در ابتدا به دلایل مذهبی ساخته شده باشد زیاد است. مردم میمند مانند سایر نقاط ایران پیش از ظهور زرتشت مهرپرست بوده اند و بعید نیست که آموزههای مذهبی میترائیسم که کوهها را مقدس میشمرده آنها را به کندن کوه برای ایجاد پرستش گاه ترغیب کرده باشد.احتمال آنکه این دخمهها محل دفن مردگان بوده باشد هم منتفی نیست، بههرحال آنچه همه باستان شناسان بر آن توافق دارند این است که دست کم از ۳ هزار سال پیش این روستا بهمین شکل فعلی سکونتگاه مردم بوده است.فنجانهایی که در میمند کشف شده حامل تصاویری است که این گمان را ایجاد میکند این محل جایی برای نیایش الهه یا ایزد باروری بوده است. در این تصاویر صحنههایی از زایش دیده میشود.افسانههای جالب توجهی در خصوص انگیزه ساخت روستا وجود دارد که البته صحت و سقم آنها مشخص نیست و در حد افسانه جالب هستند، میگویند میمند را از آن جهت به این نام میخوانند که مردم آن پیش از ظهور اسلام به می نوشی میپرداختهاند و این شکافهای در دل کوه هم حاصل آن بادهگساریهاست. روستای میمند در نزدیکی شهر بابک در شمال شرقی شهر کرمان، یکی از روستاهای شگفتیساز ایران است. ساختمانها در میمند مانند کندوان در آذربایجان شرقی، در دل کوه و صخرهها ساخته شده و از این نظر مورد توجه است که طی سه هزار سال گذشته چندان دستخوش تغییر نشده است.
به مزار خانواده سلطنتی گفته میشد.
مزار پادشاه و خانواده پادشاه . افرادی که از خانواده پادشاه می مردند ، همراه با اشیاء ارزشمند در اتاقهایی ساروجی یا سنگی و یا چوبی به همراه جسد دفن می شد .
که این مزار ابتدا بر روی زمین ساخته میشد که روی آن را با تپه ی دست ساخته از خاک و سنگ
پوشش میدادند این مزار بر خلاف ظاهر بیرونی اش از معماری عظیمی در داخلش برخوردار بود که توسط معماران روز ساخته میشد. بلندی و ارتفاع تومولوس و زیبایی معماری آن با توجه به ثروت و ارزش فرد مرده ، متغیر بود . آنها که ارتفاع بلندتری دارند، برای پادشاهان و حکام ثروتمندتری می باشند .
این بناها همیشه دارای ارتفاعاتی با ضرایب ۹ ، مثل ۹ ، ۱۸ ، ۲۷ ، ۳۶ متر می باشند.
البته باید در نظر داشت که فرسایش و نیز گاهی اوقات سازه هایی که در سالهای پس از آن بر روی تپه ساخته می شده است نیز می تواند ارتفاع را تا دو متر بیشتر و یا کمتر بنماید.
تمام تومولوس ها پر از طلاهای درخشان یا مومیایی و .. نمی باشند. در این گونه مزارها ، اشیایی وجود دارد که انسانهای مرده در طول حیاتشان صاحب آنها بوده اند و بدین ترتیب در بعضی از این مزارها اشیایی ناچیز و در بعضی از آنها بسیار زیاد و ارزشمند وجود دارد.
کشف جدید گنج بزرگ و باور نکردنی اسکندر مقدونی در یک غار
نوشته شده توسط مدير سايتکشف این آثار در شرایطی صورت می گیرد که چند ماه قبل نیز بقایای یک مقبره در محوطه تاریخی مشهور آمفیپولیس در شمال یونان و در ۶۵ کیلومتری شهر تسالونیکی کشف شده که بزرگترین مقبره تاریخی کشف شده در یونان بوده و به احتمال فراوان به اسکندر تعلق دارد. با گذشت چند ماه از کشف مقبره احتمالی اسکندر مقدونی در یونان و پس از آن کشف بقایای ۵ جسد در این مقبره که بار دیگر نام او را بر سر زبانها انداخت، حالا باستان شناسان از کشف گنجی از دوران اسکندر در غاری در فلسطین اشغالی خبر می دهند. این گنج توسط چند غارنورد در غاری که محل دقیق آن اعلام نشده و در سواحل مدیترانه قرار دارد، بطور تصادفی کشف شد و شامل صدها سکه طلا و نقره با تصویر اسکندر، زیورآلات طلایی شامل حلقه، دستبند، و گوشواره، یک سنگ برای وزن کردن اجسام و یک چراغ گلی با قدمتی ۲۴۰۰ ساله است. کشف این آثار در شرایطی صورت می گیرد که چند ماه قبل نیز بقایای یک مقبره در محوطه تاریخی مشهور آمفیپولیس در شمال یونان و در ۶۵ کیلومتری شهر تسالونیکی کشف شده که بزرگترین مقبره تاریخی کشف شده در یونان بوده و به احتمال فراوان به اسکندر تعلق دارد. در ورودی این مقبره در آمفیپولیس که در دوره اسکندر یک شهر مهم بوده و قدمت آن حدود ۲۴۰۰ سال برآورد شده، دو مجسمه شیر کشف شدند که هرکدام بیش از یک تن وزن دارند. داخل آن نیز یک موزائیک که تصویر پرسفونه، دختر زئوس، از خدایان یونانی بر آن نقش بسته در این مقبره کشف شد. همچنین با ادامه پروژه کاوش در این مقبره که طی سالها تمامی آثار تاریخی ارزشمند داخل آن به سرقت رفته، علاوه بر بقایای اسکلت یک مرد جوان در یک تابوت چوبی که می تواند متعلق به اسکندر باشد، تاکنون بقایای جسد دو مرد، یک زن، یک نوزاد و همچنین آثاری از یک جسد سوزانده شده نیز کشف شدند.
بر اساس متون تاریخی اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد در سن ۳۲ سالگی در بابل درگذشت. پس از مرگ اسکندر جسد وی وقتی که تشییعکنندگان در حال انتقال جسد اسکندر به مقدونیه بودند، بطلمیوس آن را دزدید و به ممفیس در مصر فعلی برد و در آنجا دفن کرد، به روایتی دیگر نیز جانشین بطلمیوس تابوت را به اسکندریه منتقل کرد و در مقبره ای زیبا قرار داد.پروژه کاوش در غار محل کشف گنج برجای مانده از دوران اسکندر در فلسطین اشغالی برای کشف دیگر آثار تاریخی احتمالی همچنان ادامه دارد.
همانطور که تو عکس های زیر مشاهده میکنید ساخت این پل در زمان شاه عباس صفوی بوده البته در زمان قدیم هم در ایران از پل استفاده میکردند و درختان را قطع میکردند و پل میساختند ولی در زمان شاه عباس اوج ساخت و ساز و ایجاد پل های فراوان در سراسر کشور بود و مردم در آن زمان دیگه متحمل این نبودن به خاطر رفتن به آن سوی رود خانه های طویل مسیری طولانی را بپیمایند .
همانطور که در بحث حمام اشاره کردم به خرج حمام در این جا هم این موضوع صدق میکنه چون در آن زمان دولتها آنقدر پیشرفت نداشتند که بتونن اورگانی رو مختص به راه سازی داشته باشند رو این حساب خرجی رو برای پل در نظر میگرفتند و آن را در پل جاساز میکردند تا در مواقع احتیاج آن را برای پل خرج کنن .
حالا بنده قسمتهایی رو که سکه های طلا را جاساز میکردند نام میبرم .
۱- در کف داخل اتاق اول که شروع پل میشه سمت چپ کنج دیواره پل در عمق ۲الی ۳ متری.
۲- در پایه پل که معمولا در پایه اول جاساز میکردند به اندازه دو متر از سطح زمین به سمت بالا و نیم متر داخل پایه .
۳- در طاق پل زیر یک آجر که اگر دقت کنید مشخص است .
دوستان البته این دلیل نمیشه که بنده این راهنمایی هارو میکنم دوستان راه بیفتند و همه جارو تخریب کنند لطفا سعی کنید تا جایی که جا داره از تخریب آثار ملی خوداری کنید.
ﺁثار شمع سوز:
شمع سوز ها مکان مقدسی در دوره اسلامی بود.
بعد از ورود اسلام به ایران جنگهای داخلی سر گرفت و مناطقی هنوز اسلام را نپذیرفته بودند و همین مسئله باعث جنگ بین مسلمانان و افراد بومی شده بود به مرور زمان با پذیرفتن اسلام محل دفن سرداران اسلام که اکثرا از اقوام پیامبر بودند به امامزاده و شمع سوز تبدیل شد و مردم برای نذر و نیاز به این مکانها میرفتند و بر سر مزارشان شمع روشن میکردند و مقادیری که نلذر داشتند در ﺁن قسمت مدفون میکردند و بر روی شمع سوز ها دخیل میبستند و وقتی از نذر خود جواب میگرفتند اموال و سکه های بیشتری در ﺁنجا مدفون میکردند .
معمولا محل دفن این نذورات یک و نیم قدم از شمع سوز به سمت قبله بود و دفینه را در متراژ ۲ متری قرار می دادند.
چاه شیطان
جایی در مناطق وحشی ایالت واشینگتن، پدیدهای نامتعارف و عجیب جغرافیایی وجود دارد که ساکنین آن را دریچهای به دنیایی دیگر میدانند. هر چند چاه شیطان سالها و شاید قرنهاست که مورد توجه مردم آن منطقه قرار گرفته است اما تنها از سال ۱۹۹۷ بود که یک ایستگاه رادیویی با «مل واترز»، صاحب زمین، مصاحبه کرد و آن را به مردم کشورش شناساند. مل واترز ادعا میکند که صاحب یک زمین غیرعادی است که در نزدیکی «ماناستاش ریج» در واشینگتن قرار دارد. البته این زمین به خودی خود چیز عجیبی نیست، اما چاهی درون آن قرار دارد که مردم آن را عجیب و ماوراءالطبیعه میدانند.داستان چاه شیطان سالهاست که ساکنین «ماناستاش ریج» از زمینی سخن میگویند که چاهی درون آن قرار دارد ظاهرا انتها ندارد. چاهی مرموز که هالهای از احساس خطر و راز در اطراف آن موج میزند. دیواره چاه تا عمق ۱۵ فوتی آجری است ولی بقیه آن خاکی میباشد. مردم این منطقه نسل اندر نسل این چاه را میشناختند و از آن به عنوان زبالهدانی استفاده میکردند و از یخچال کهنه تا تلویزیون خراب و لاستیک پنچر را در آن میانداختند. اما هیچ یک از کسانی که چیزی درون چاه میانداخت صدای افتادن آن شی به کف چاه را نشنید. همین موضوع باعث شد که مردم نام «چاه شیطان» را بر آن نهادند و آن را چاهی بیانتها نامیدند که مستقیم به جهنم راه دارد. بعضیها هم معتقد بودند که چاه شیطان در حقیقت دریچه ورود و خروج فضاییهاست. حدود سال ۱۹۹۳ «مل واترز» و همسرش این زمین را خریدند و کمی بعد آن چاه را کشف کردند. آنها هم مثل مردم دیگر از آن به عنوان زبالهدان استفاده میکردند و حتی ساکنین دیگر هم زبالهها و لاشه حیوانات خود را در آن میانداختند. چند سال گذشت و کمکم آقای واترز به این فکر افتاد که چرا چاه پر نمیشود؟در تابستان سال ۱۹۹۶ واترز تصمیم گرفت عمق چاه را اندازهگیری کند. اوکه یک ماهیگیر کار کشته بود یک قلاب ماهیگیری با نخ بسیار بلند داشت. یک روز به دهانه چاه رفت، یک وزنه به سر قلاب آویخت و آن را به داخل چاه هدایت کرد. وقتی نخ هر قرقره تمام میشد، قرقره جدیدی به انتهای آن گره میزد و به کار خود ادامه میداد، اما قرقرهها تمام شد و نخ قلاب به انتهای چاه نرسید. به محاسبه واترز، او هجده قرقره ۵۰۰۰ فوتی را به هم وصل کرده بود، بنابراین او نتیجه گرفت عمق چاه بیشتر از هشتاد هزار فوت میباشد! در آن وقت بود که واترز متوجه شد چاه درون ملکش نه تنها عجیب بلکه دلهرهآور است.
سگهای مرده و سکوت مرگبار
اولین چیزی که توجه واترز را جلب کرد آن بود که هر وقت درون چاه فریاد میزد پژواک صدایش را نمیشنید. بعد دریافت هر وقت میخواهد به چاه نزدیک شود سگ شکاریاش چنگالش را در زمین فرو میکند تا نگذارد واترز او را به آن طرف بکشاند.یکی از دوستان واترز میگوید، وقتی سگ نگهبانش مرد، لاشه آن را درون چاه شیطان انداخت. این مرد قسم میخورد که مدتی بعد سگ به سوی او بازگشت. همان سگ با همان شکل و قیافه و همان قلاده که خودش یک قطعه فلز کوچک به آن وصل کرده بود. این داستان آنچنان واترز را تحت تاثیر قرار داد که در وصیتنامه جدیدش نوشت بعد از مرگ جسدش را درون چاه شیطان بیندازند. طولی نکشید که واترز و چاه درون ملکش به شهرت کشوری رسیدند و گروههای مختلف ماوراءالطبیعه به بررسی آن پرداختند ولی هیچ یک نتوانستند دریابند چاه شیطان واقعا چیست و عمق آن چه قدر است و آیا طبق عقیده مردم محل، این چاه بیانتهاست؟ نکتهای که آنها هم مثل مردم آن را درک کردند آن بود که در محدوده چاه همه احساسی مرموز از ترس و دلهره را داشتند. احساسی که دلیلی برای آن پیدا نشد. قدم بعدی ورود سربازان ارتش آمریکا به ملک واترز بود. آنها آنقدر با دقت در حال بررسی منطقه بودند که حتی به واترز اجازه ورود به ملک شخصیاش را ندادند. از همان زمان دیگر نامی از واترز در رسانهها برده نشد ولی در روز ۲۸ ژوئن سال ۲۰۱۱ نامهای از واترز به صورت آن لاین منتشر گردید که تاکید میکرد تمام حرفهایش در مورد چاه شیطان و اتفاقات آن عین حقیقت بوده است، ولی دولت آمریکا دوست نداشت حرفی از آن زده شود.
نماد کشتی در آیین باستان:
کشتی نماد قدرت و حرکت و ابدیت است . ابدیت یک مفهوم مهم در بسیاری از ادیان است .
که در آن به جاودانگی خدا یا خدایان ابدی گفته شده است . همین مفهوم را در مورد جهان هستی با توجه به گذشته و آینده بکار بردند . و تصور آنها بر این بوده که سفر ابدی به آن دنیا و ملاقات روح با خدا و یا خدایان با کشتی بوده . و حتی در روایات تصویر بر دیواره ها یک سری از نقش نگاره ها به طور واضح نشان دهنده این هستند که دروازه ای به زمان آینده یا گذشته باز کرده است .
معمولا این آثار نشان دهنده مقبره یک شخص مهم است و اگر کشتی به صورت سنگچین باشد یا خود مقبره داخل آن دفن شده و یا راه ورودی به صورت دالان از زیر آن باز میشود و به زیر تومولوس و یا همان تپه در اطراف آن میرود که به مقبره ختم میشود.